سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و مناجات با امام هادی علیه‌السلام

شاعر : محمد جواد شیرازی
نوع شعر : مدح و ولادت
وزن شعر : مفاعلن مفاعلن مفاعلن مفاعلن
قالب شعر : ترکیب بند

اجازه هست مرغ دل، کبوتر حرم شود            و با فرشته‌های وحیِ عشق، هم قدم شود

اجازه هست این کـبوتر نشسته در حرم            پَـرِ شکـسته‌اش برای مدح تان قـلم شود


برای وصل آب و دانه نیست سر به زیری‌اش            برای پای‌بوسی‌ات به اشتـیـاق خـم شود

در این حرم اگر که دَم شود نوای یا علی            نـوای یـا ابـا الحـسـن نـوای بـازدم شـود

کـنار خـوان جامعـه، دعـا نمی‌کـنم دگر            زبـان حـاجـتم هـمین دو دیـدۀ تـرم شود

منـی که در تـمام زنـدگـی ابا لجـوادی‌ام
خـوشـم گـدای سـامـرایـیِ امـام هـادی‌ام

چه نعمتی است در تمام عمر، سائلت شدن            گدا و ریزه خـوار معـدن فـضائلت شدن

چه نعمتی است نذر مادرت سمانه کردن و            به این طریق، موجبات شادی دلت شدن

چه نعمتی است این که با اشارۀ نگاه تو            غلام و پاسبان صبح و شام منزلت شدن

چه نعمتی است هم چنان فداییان درگهت            برای حـفظ این حرم فدا و بِسملت شدن

چه نعمتی است با تو بودن و مجاورت شدن            چه نقمتی است بی‌تو بودن و مقابلت شدن

همان ازل به روی لوح سینه، بیرقی زدم
به روی آن نوشتۀ «أمیری یا نقی» زدم

بخـوان بـرای مـا فـراز قـادَة الْـهُـداة را            بخوان و زنده کن دوباره جان کائنات را

هزار سیدالکریم از این قـبـیله زنده کن            بخوان و شرح کن فـراز سادَة الْوُلاة را

شراب ناب عشق را بریز در سبوی مان            خـودت مـعـرفـی نـمـا أئِـمّـَة الْـدُعـاة را

بگو علی علی است شرط گفتن خدا خدا            بـیا نـشان بـده به ما حـقـیـقـت صلاة را

حـمـایـت بـتــول از ابـوتـراب را بـگـو            عـیان نـما به خلـق راز ذادَة الْحُـمـاة را

بدون تو، منِ غریبه آس و پاس می‌شوم
قـدم قـدم کـنـار تو خـداشـنـاس می‌شـوم

دعـای مـا دعـا نـبـود اگر نـبود جـامـعه            دعا گـره گـشا نـبـود اگـر نـبود جامـعـه

کسی سراسر جهان، میان انس و جنیان            مـریـد هـل اتـی نبـود اگر نـبـود جامعه

کنار چاه غـالیان و صوفـیان کسی دگر            به راه، آشـنـا نـبـود، اگر نـبـود جامـعـه

غـروب جـمعه‌های ما اسیـرهای مبـتـلا            به عـشق، با صفا نبـود اگر نبود جامعه

خلاصه عـرض می‌کنم میان اعـتقـاد ما            خـدا هـمین خـدا نبـود اگر نبـود جامـعه

ازین طرف بخوان برام جامعه، از آن طرف
بخوان زیارت غدیریه دوباره در نجف

دعا که می‌کنی گـناه خلـق پاک می‌شود            جهان بدون بودنت چه هولناک می‌شود

خدا به خـنده‌های بر لب تو شاد می‌شود            خدا به خشم چهرۀ تو خشمناک می‌شود

به ریزه ناخنت قسم اگر کسی به ساحتت            اهانـتی کـند، بدون شک هلاک می‌شود

مرید مکـتبت برای کسب نـور معـرفت            به پای جامعه کبیره سینه چاک می‌شود

در انـتـظار دیـدن جـمال توست سائـلت            در آن زمان که عاقبت، اسیر خاک می‌شود

همین که هیچ کس کنار من نبود، می‌رسی
همیشه دیر کرده‌ام ولی تو زود می‌رسی

به دست خود به ما فقیرها پیاله می‌دهی            شراب ناب و کهنۀ هـزار ساله می‌دهی

تو فکر اعتقاد مایی و به دست شیعـیان            برای جـبر و اخـتیار هم رساله می‌دهی

فـدک نـمـاد غـربت عـلی و فـاطمه شده            به ما خبر ز غاصبان آن قـباله می‌دهی

تو حاضری خودت غریب باشی و حسین نه            خودت کریمی و به کربلا حواله می‌دهی

فقط دو هفته مانده تا بساط گریه بر حسین            به ما دوباره رزق اشک و شور و ناله می‌دهی؟

به لطف تو اسـیـر شـاه عـالـمـیـم تا ابـد
عـلـم به دوش خـیـمـۀ مُـحـرّمـیـم تا ابـد

نقد و بررسی